چند سال است که تحول دیجیتال بخش اجتنابناپذیری از زندگی انسانهای معاصر شده. اما همه چیز در تحول دیجیتال، مربوط به فناوری است؟ بله، اما تمام تمرکز بر فناوری نیست. برای تحول دیجیتال موفق، باید بر شش رکن اصلی فراتر از فناوری، یا شاید تفکر تحول دیجیتال بهعنوان تغییر مبتنی بر فناوری، تمرکز کرد. به هرحال، این تغییر، زمانی ممکن خواهد بود که سازمانی متناسب با آنچه ممکن است را ایجاد کنیم. شش رکن اصلی تحول دیجیتال، تجارب، افراد، تغییر، نوآوری، رهبری و فرهنگ هستند. در ادامه، به توضیح بیشتر هر یک پرداخته میشود.
اشتباه نکنید؛ منظورمان تجربۀ کاربران و مشتریان نیست. در اوایل سال 2018 مطالعهای توسط موسسۀ آیبیام انجام شد. در آن 68 درصد از 12800 مدیر ارشد، با تجربههای متنوعی از بیست صنعت مختلف، معتقد بودند که در آینده سازمانها در خصوص محصولاتشان، بیشتر بر تجربۀ مدیران تاکید خواهند کرد. فکر میکنید چرا؟ کسبوکار شما قبل از سرمایهگذاری در فناوری، باید مشتری، رفتارها و انتظارات وی را درک کند. شرکتها برای برآورده شدن این انتظارات، بهجای اینکه از مشتریان خود بخواهند تغییر کنند و سلیقۀشان متناسب با فرآیندهای جدید باشند، باید پایهگذاری و اصل اساسی هر سرمایهگذاری را متناسب با آن تغییر دهند. تنها راه برای انجام این کار، تمرکز نخست بر روی تجربه مشتری است. به همین دلیل است که شرکتهایی مانند دیسنی، اپل، استارباکس و نایک در صنایع مربوطۀشان به یک قله تبدیل شدهاند. آنها با تجربۀ اندوختۀشان رهبری میکنند و با مشتریان خود ارتباطات عمیقی ایجاد میکنند که بسیار فراتر از یک محصول یا خدمات است.
در کنار تجربۀ مدیران، تجربۀ کارکنان نیز حائز اهمیت است. هرگونه تعامل کارکنان با شرکت مهم است. آیا ابزارهای فناوری که ارائه میدهید به آنها در بهتر انجامشدن کارهایشان کمک میکند؟ آیا فرهنگ شرکت، باعث کارآمدی و اثربخشی بیشتر میشود؟ مثبتبودن این تجربه، پتانسیلی برای ایجاد یا شکست بهرهوری و اثربخشی کارکنان در کسبوکار شما دارد.
نقش کارکنان از سایر ارکان ششگانۀ تحول دیجیتال پر رنگتر است. اگر روی استعدادیابی کارکنان و عملکردشان تمرکز نداشته باشید، موفقیت سازمان در تحول دیجیتال امری محال به نظر میرسد. شرکتهایی که روی کارکنان و افراد خود سرمایهگذاری میکنند، متعهد به توسعۀ فردی آنها بوده، به ایدههایشان احترام میگذارند و وفاداری آنها را تقویت میکنند، میتوانند مسیر سادهتری را در مدیریت تغییرِ شرکت طی کنند. درست است که فناوریهایی مثل واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و هوش مصنوعی وارد محیط کسبوکارها شدهاند، اما استفاده از این فناوریها زمانی معنادار است که کارکنان و مشتریان و سایر افراد را به سطح عمیقتری برساند. یادآوری این نکته اهمیت دارد که با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در برخی کارها، انگیزۀ استفادهکنندگان مهمتر است و کارکنان باید همگی اتفاق نظر داشته باشند تا تلاشهای تحول دیجیتال به سرانجام برسد.
طبیعتا هیچ نوع تحول در بیرون، بدون تغییر درونی ممکن نیست. به همین دلیل است که تغییر جزو یکی از شش رکن اصلی تحول دیجیتال محسوب میشود. همانطور که پیشتر گفته شد، کارکنان باید از این تغییر حمایت کنند. نمیتوانید خلاف میلشان آنها را وادار به تغییر کنید. حتی اگر در چنین شرایطی به نتیجه هم برسید، این نتیجه کوتاه مدت خواهد بود. برای آغاز تحول، باید درک درستی از تغییر و اهمیت آن داشت. انتظارات خود را با کارکنان در میان بگذارید. برای ترغیب به تغییر، استراتژیتان را با آنها به اشتراک بگذارید و ابزارهای لازم و محیط را برای کارکنان خود فراهم کنید تا موفق به تغییر شوند.
تحول و نوآوری یکسان نیستند. لازمۀ تحول، نوآوری است. نوآوری میتواند به عنوان جرقۀ ناگهانی خلاقیت تعریف شود که منجر به خلق آن چیزی خواهد شد که کسبوکار را تغییر میدهد. این جرقهها میتوانند تصادفی یا تدریجی باشند. برخی از این نوآوریها برهمزنندۀ مسیر قبلیاند و مدل کسبوکار را به طور کامل تغییر میدهند و برخی دیگر در ابعاد کوچکتر بوده و منجر به افزایش رضایت مشتری و یا تمایز یک پیشنهاد در بازار میشوند. با این وجود، اجرای تفکر نوآورانه در سراسر یک سازمان، کلید موفقیت تحول است.
نوآوری نیازمند فضای ارتباطاتی باز، همکارانه و آزادانه برای خلقکردن است. کسبوکارها همیشه در جهت پیشبرد محصولات و خدمات خود تلاش میکنند؛ غافل از این که نوآوری با فراهم کردن فضایی باز برای حل مسئله، عامل محرک و پیشرانِ تحول دیجیتال است.
رهبری میتواند در سطوح مختلفِ یک سازمان نقش ایفا کند. اما تحول دیجیتال سازمان، نیازمند رهبری بالاترین عناصر تصمیمگیری است. زمانیکه مدیر عامل سازمان مشارکت نداشته باشد، اکثر ابتکارات و طرحهای فناورانه با شکست مواجه میشوند. به همین خاطر، نه تنها مدیرعامل باید درگیر فرآیند تحول دیجتال باشد؛ بلکه باید آن را رهبری کند.
رهبران باید فعال باشند. با پیشرفت سریع فناوری، زمانی برای انتظار وجود ندارد. هر چند که فناوری میتواند همانند طرحی کامل بهنظر برسد، اما تمام گزینهها را به دقت بررسی کنید. متفاوت از بقیه فکر کنید و دیگران را نیز به داشتن تفکری متفاوت هدایت کنید. با موج تحول دیجیتال همگام نشوید؛ آن را رهبری کنید.
پنج رکن قبلی میتوانند در یک بسته قرار بگیرند و فرهنگ سازمانی را شکل دهند. در پاسخ به این سوال که شرکتها باید برنامۀ سفر تحولی خود را از کجا آغاز کنند و یا اینکه برای سرعت بخشیدن به تحول دیجیتالی، آنها باید روی چه فناوریهایی سرمایهگذاری کنند، باید توجه کرد که نقطۀ آغازش «فرهنگ» است. تحول دیجیتال نمیتواند بدون فرهنگِ درست کسبوکاری، بقا داشته باشد. با ایجاد فضایی باز -جاییکه برای تغییر برنامهریزی میشود، و نوآوریها در مرکز آن رخ میدهد- که به تجارب کارکنان و مشتریان اهمیت داده میشود، سازمان را از حیث فرهنگی به مسیری هدایت کنید که به راحتی تحول دیجیتال در آن پیادهسازی میشود.
این شش مورد، ارکان اصلی و بنیان و ستون موفقیت تحول دیجیتال هستند. تمرکز روی این شش رکن، علاوه بر فناوریهای نو، به شرکت کمک میکند تا در عصر دیجیتال با دیگران بتواند رقابت کند.
منبع: مجلۀ فُربس